اندکی خنده

با اینکه دوست ندارم سر به تنت باشه اما وقتی میگی :

از صفحه ی چند تا چند حذف . . .

دوست دارم پاشم وسط کلاس ماچت کنم .:)



اولین و آخرین باری ک کادوولنتاین گرفتم پارسال بود

 اونم دوستم میخاس بره دسشویی کادوشو داد دست من خیس نیشه...((:



مطمئنم اگه ب جای سبد کالا بد بلا میدادن

الان چندتا ب ما تعلق گرفته بود....((((:




ه روز چینیه می ره بالای کوه میگه:

هین تا ساو لاو تشین
از کوه صدا میاد:

خدا ورت داره خیلی سخت بود یه بار دیگه تکرار کن !



به بابام گفتم اگر 100 میلیون بهت بدن


تو حاضری منو به قتل برسونی!؟؟

.
.

الان 20 دقیقه است تو فکر رفته؛ یه لبخند خبیثانه هم رو لبشه

 هی زیر چشمی به من داره نگاه میکنه



ه بابام گفتم اگر 100 میلیون بهت بدن 

تو حاضری منو به قتل برسونی!؟؟

.
.

الان 20 دقیقه است تو فکر رفته؛ یه لبخند خبیثانه هم رو لبشه

 هی زیر چشمی به من داره نگاه میکنه

سبد کالا

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4



میگن به پسرایی که بیشتر از ۷، ۸ تا دوس دختر دارن
وام ولنتاین میدن
 
.
.

.
.
 
انتظار برای  سبد کالا
 
لطیفه ها و طنز های جدید (181)

22بهمن


آمدی فجرآزادی! که با آمدن تو، امام آمد، امامی که بر سربیدادگران

خروش کلیم داشت و برجان امت، دم مسیح

کلامش بوی وحی ‏داشت و طعم شیرین آوای انبیا

22بهمن مبارک

غیرت

گفت:کہ چے؟ ھے جانباز،جانباز شھید شھید !!
اصلا بہ ما چہ؟؟....
مے خواستن نرن!
کسے مجبورشون نکردہ بود کہ!
گفتم چرا اتفاقا!! مجبورشون میکرد
گفت کے؟؟!
گفتم ھمون کھ تو ندارے
گفت من ندارم؟؟؟!چے رو؟؟
گفتم "غیرت"

یادتان باشد هیچ وقت در زندگی خود!

نقش نیشهای مار ” ماروپله” را بازی نکنید . . .
شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد،
همان کسی که به شما اعتماد کرده بود . . .


هرگز نمی توان یک فریاد را سکوت نامید ،

اما گاه یک سکوت نامی بهتر و رَساتر از فریاد ندارد .


ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛
گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !
هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛
کـــه دریـــده شـــده ایــــم



دروغـــ رو هــمــه مــیــگـــن ؛
امــا اونــجــاش بــه آدم فــشــار مـــیــاد
کــه هــمــراه بــا شــنــیـــدن ِ دروغ
خــر هـــم فـــرض بــشـــی …



چـه غــم انگــــیـز اسـت ..
ســرنــوشـتِ مــاهــیِ کــوچــک ..
وقتــی ،
بــه هــوایِ جُــفتِ خــود ..
بــه اقــــیـانــوس مــی زنــــد ..
و نهــــــنگ هــــا ..
عــاشقَـش مــی شـــونـــــد !



الان که کلی حرف واسه گفتن داریم
دیگه زنگ انشا نداریم . . !


بعضی ها خود را یکرنگ می پنـــدارند
آری به راسـتی یک رنــگنــد !
اما سپـــیــــد را کافیست یکـــبار با منــشـــور گـــذر زمـان دیــدشــان
تا فهــمیــد کــه همه رنـــگهـای عــالم رابلـــدنــد !


ایــنـجـــــــا …
دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــرای {بـلـنــــد شـــدن}
آمـــاده مــی شــــود بــرای {ســـوار شــــدن}


سَـــرسَـــری رد شـــو ،
و ..
زنـــــدگـــــی کـن !
دقّــــت ،
دق اَت مــــی دهـــــد !

اندکی خنده


ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ،
ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺱ ﺑﻘﯿﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ ﺻَﺪ ﺗﻮﻣﻦ
ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺒﻨﺪ :|

.

.

ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﻦ ﻳﻪ ﭘﺴﺮ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺟﻤﻊ ﺧﺎ

( ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ)
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺁﺧﺮ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﻴﺶ ﻣﻴﺨﻨﺪﻩ
ﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺯﻭﺩ ﻗﻄﻊ ﻛﻨﻪ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ :
ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ
ﺷﻤﺎ ﻟﻄﻒ ﺩﺍﺭﻱ
ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ
ﻭ ....
ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻓﻜﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺎ.ﻛﻼﺳﻪ
ﺩﺍﺭﻩ ﻓﺤﺶ .... ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ
ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﻨﻪ :))))))))


.

.

مــورد داشتیــــم طــرف کــارش از کلیــپس گـــذشته ، متـــــــــکا نصــب کــرده رو ســـرش :| :)))))))))

.

.

   امروز تو خیابون یه كلیپس دیدم ، دختره ازش آویزون بود!!!!

                                                    جل الخاااالق!!:))))



بچه 12 ساله استاتوس گذاشته :
بیزارم از جنس مخالف ....
اون وقت من 12 سالم بود فکر میکردم به دخترای خیلى زشت مى گن پسر:))))))
http://www.freesmile.ir/smiles/85642_efand.gif


انسانیت


داشتن مغز دلیل قطعی بر انسان بودن نیست !
پـســتـه و بـادام هــم مـغز دارن !
برای انسان بودن باید شعــــــــــــور داشت !!!!




از مرگ نترسید

از این بترسید که وقتی زنده اید

چیزی درون شما بمیرد به نام "انسانیت
"



از میان دو واژه انسان و انسانیت،

اولی در میان کوچه‌ها

و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است.

برایشان دعاکنیم

همه‌ی ما هزاران آرزو داریم: لاغرتر شویم، بزرگتر شویم...

 پول بیشتری داشته باشیم، اتومبیل بهتری سوار شویم...

 یک روز تعطیل؛ یک گوشی موبایل جدید....

 ملاقات با زن یا مرد رویاهایمان...

 ولی یک بیمار مبتلا به سرطان تنها یک آرزو دارد 

 و آن اینست که:                     بی درد زندگی کند ...

 

"برای سلامتی همه ی بیماران سرطانی دعا کنید"

نشرکنید


پشت کوه



چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟!

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند: از پشت کوه آمده!

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم 

و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن

 گوسفندان از دست گرگ ها باشد،

 تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!

قرآن


اگه گفتی اشتباهش کجاست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

خوب دیگه نگرد

اشتباهی نداره

ثواب ختم یه قرآن را بردی

منم تو ثوابتون شریکم

جملات خنده دار

 دوست عزیز اگر روزی دیدی دشمن داری

.

.

بدان یک جا یک کرمی ریخته ای

الزاما دلیل بر موفقیت شما نیست !

قربون اون اعتماد به نفست برم !!! مردم که دیوانه نیستن !

اگر هم روزی ترکت کردن ، حالا نه که حتما لیاقتت رو نداشتن !!!

۲% احتمال بده آدم غیر قابل تحملی بودی !!!


 تبلیغ جدید شرکت سایپا حادثه و هیجان را با ما تجربه کنید شاد بروید شادروان برگردید


دور دیش سیمان ریخته بودم...

ماموره نمی تونست بکنتش...

به من میگفت چرا سیمان ریختی؟؟...
گفتم باد نبردش...
گفت گچ بریزی هم کافیه...!!!

خودمم گچ ریختم 6ماهه تکون نخورده!!!!!!!!!!!!!...



خدایا مخلصتم....

ی نیگا بنداز ببین کسی با برگ برنده ما دلمه درست نکرده..:((


دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد...دانشگاه که قبول شد همه گفتند:باسهمیه قبول شده،ولی هیچ وقت نفهمیدند،کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند "بابا"...یک هفته در تب سوخت.

وقتی یاد نجابت اسب میفتم
وقتی یاد باوفایی سگ واون نگاه مهربونش افتادم
وقتی یاد نهنگ افتادم که به جفتش تا اخر عمرش وفادار میمونه
وقتی یاد شیر افتادم که اگر گرسنه نباشه شکار نمیکنه
وقتی یاد قو افتادم که غرورش رو خیلی دوست داره
وقتی یاد مرغ عشق افتادم که بدون جفتش میمیره
به خودم گفتم خیلی نامردیه شیطان صفت رو به حیوون تشبیه کنم....!!!!!!!!!!

غرور


طوری نیست آدم واسه کسی که دوسش داره غرورشو از دست بده ، ولی فاجعه است که به خاطر غرورش کسی رو که دوست داره از دست بده.

خود واقعی


تغییر نکنید ؛ بخاطر اینکه آدمها دوستتان داشته باشند !
خودتان باشید ....
و بدانید آدمهایی که لیاقتتان را دارند ،
خودِ واقعی شما را دوست خواهند داشت … !!!

دکتر علی شریعتی


چه رنجی است لذت ها را تنها بردن

و چه زشت است زیبایی ها
را تنها دیدن

و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها
خوشبخت بودن !

در بهشت تنها بودن سخت تر
از کویر است .



آنگاه که غرور کسی را له می کنی، 

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، 

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، 

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، 

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، 

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، 

می خواهم بدانم،

دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای 

خوشبختی خودت دعا کنی؟

دور زدن ممنوع

تو کلاس آئین نامه سرهنگه پرسید کی میدونه کجا دور زدن ممنوعه؟

یکی دستشو بلند کرد وگفت:
"تو رفاقت"

زندگی

زندگی بال وپری دارد با وسعت مرگ

پرشی دارد اندازه عشق

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من وتو برود

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

خبر رفتن موشک به فضا

لمس تنهایی "ماه"

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر

زنگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است

سپهری

هر کجا هستم باشم

آسمان مال من من است

پنجره ،فکر،هوا،عشق،زمین،مال من است

چه اهمیت دارد

گاه اگر می رویند

قارچ های غربت

زیبا ترین قسم سهراب سپهری

نه تومی مانی و نه اندوه ونه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،وبه کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم می گذرد

آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند،به تن لحظه ی خود جامه اندوه مپوشان هرگز...

دچار یعنی...

دچار یعنی عاشق

وفکر کن که چه تنهاست

اگر که ماهی کوچک،دچار آبی دریای بیکران باشد...

یه روز یه ترکه، یه رشتیه و یک لره...

یه روز یه ترکه

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد

جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،

فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو

برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.


یه روز یه رشتیه
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،

برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.


یه روز یه لره بود،
کریم خان زند

ساده زیست ، نیك سیرت و عدالت پرور بود و تا ممكن می شد از شدت عمل احتراز می كرد.


یه روز ما همه با هم بودیم.. ،
ترک و رشتی و لر و اصفهانی  و...

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند

و قفل دوستی ما رو شکستند .. ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،
به همدیگه می خندیم،؟!!!

و اینجوری شادیم !!!!..

...

عجب خدايى داريم!

ميتواند مچمان را بگيرد،

ولى هميشه دستمان را ميگيرد!

کمبودمحبت

قبلا وقتی محبت نمی دیدن اشک میریختن،ولی الان انقد محبت ندیدیم که وقتی محبت می بینیم اشک میریزیم...

جملات زیبا

صبرت که تمام شد ، نرو

معرفت تازه از آن لحظه آغاز میشود . . .



پروانه ها در پیله دنیا را نمی فهمند

تقویم ها روز مبادا را نمی فهمند

دریا برای مردم صحرانشین دریاست

ساحل نشینان قدر دریا را نمی فهمند . . .



خیانت یک اشتباه نیست

درست‌ترین اتفاق در یک رابطهٔ اشتباه است . . .



مرداب به رود گفت :

چه کردی که زلالی ؟!

جواب داد :

” گذشتم “



پست ترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت کدورت فاش سازد . . .



فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد

ولی راه به جایی نخواهد برد . . .




موضوع غم انگیز در خصوص زندگی ، کوتاه بودن آن نیست

بلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع میکنیم . . .



از کســـی که دلــش گرفتــــه...


نپـــرســـید چـــرا...!


آدمــها وقتــی دلیــلِ ناراحتیشـــــان را
نمـــی تواننـد بیـــان کنــند...


دلشـــان می گیـــرد..!!





تـــــاوان حرفــــهایی که نمی تونی بـــــگی؛

تــــــارهای سفیـــــــدیـه که …

یه شَبـــه لابلای موهــــــــات به وجــــود میــــــاد …!!



اززشت رویی پرسیدند:

آنروزکه جمال پخش می کردند کجا بودی؟

گفت : در صف کمال

توهم تقوا

خیلی اوقات گناه نکردن بخاطر نبودن "موقعیت"است.پس توهــــم  تقـــــوا نگیریم...

این جمله خیلی پرمعناس،خیـــــــلی.


  چه انتظار عجیبی!


  تو بین منتظران هم، عزیز من، چه غریبی!



  عجیب تر که چه آسان، نبودنت شده عادت، چه بی خیال نشستیم



  نه کوششی نه وفایی



  فقط نشسته و گفتیم:خدا کند که بیایی ...

واقعا چرا؟؟؟


چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز

بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم
رخصتی داد حبیب،
که بیایم آنجا
آمدم مجلس ترحیم خودم،
همه را میدیدم
همه آنهایی،
که در ایام حیات،
نمی دیدمشان
همه آنهایی که نمی دانستم،
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
حس کمیابی بود
از نجابت هایم،
و از همه خوبیهام
و به خانم ها گفت:
اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
”مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم”
راستی این همه اقوام و رفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم!